کامنتی بر بیان مسئله پروپوزال دکترا

چند کامنت مقدماتی بر نوشتن بیان مسئله

اهمیت و اولویت مسئله باید ذکر شده باشد. به این معنی که بیان مسئله جوری نوشته شود که این حس به مخاطب دست بدهد که مسئله­ ای که شما انتخاب کرده ­اید یک مسئله مهم است و از اولویت­های روز آن رشته می­باشد.

بیان مسئله مبتنی بر ادبیات، پیشینه، منابع و رفرنس­های (Reference) به روز نوشته شود. از منابع تئوریک (Theoric) و آکادمیک (Academic) زیادی باید استفاده بشود.

زمان نوشتن مسئله، بایستی خلاء نظری یا شکاف تئوریک حتماً ذکر شود. به عنوان مثال، پس از بررسی ادبیات، پاسخی در مورد آن مسئله وجود ندارد یا ادبیات در مورد مسئله ناقص و ناکافی می­باشد یا منسجم نیست؛ پس خلاء نظری وجود دارد.

مسئله باید براساس آمار، ارقام، شواهد، مستندات و جدول، نمودار و مصادیق ذکر شود که مستند بودن و مستدل بودن بیان مسئله مشخص شود.

در بیان مسئله باید از جهت ­گیری­های ارزشی اجتناب شود. یعنی دیدگاه­های شخصی و تعصبات نویسنده اصلاً نباید دخالت داده شود که مثلاً «اگر اینجور شود اینجور خواهد شد»، یا «ما معتقدیم که اینجوری بهتر است». پس در نوشتن بیان مسئله باید از جهت­گیری­های ارزشی و دیدگاه­های شخصی حتی ­المقدور اجتناب شود.

برای نوشتن بیان مسئله باید از منابع لاتین به روز استفاده شود. به عنوان مثال برای بیان مسئله­ ای که بین یک و نیم تا دو و نیم صفحه که برای مقطع دکتری مناسب است، باید حداقل بین بیست تا سی منبع استفاده شده باشد که حداقل هفتاد درصد آن، منابع انگلیسی به روز باشد (بیشتر هم باشد بهتر است) و حدود سی درصد هم منابع فارسی داشته باشد؛ که در این هفتاد درصد منابع انگلیسی باید حداقل پنجاه درصد آن برای سه سال اخیر باشد (یعنی سال ۲۰۱۸، ۲۰۱۹، ۲۰۲۰) و پنجاه درصد مابقی زیر ۲۰۱۸، که اگر مثلاً سال ۱۹۴۰ هم بود هیچ اشکالی ندارد. اتفاقاً بعضی مواقع ذکر منابع کلاسیک و قدیمی، نشان دهنده این است که محقق همه منابع را دیده است که خیلی خوب است. در مورد منابع فارسی هم، از آن سی درصد باید حداقل پنجاه درصدش برای سال­های ۹۶، ۹۷، ۹۸، ۹۹ باشد.

ساختار نوشتن بیان مسئله

دانشجوها وقتی می­خواهند که بیان مسئله را بنویسند، تاکید می­شود که ساختارمند بشود. به همین دلیل یک ساختار به دانشجوها داده می­شود.

یک یا دو پاراگراف اول بیان مسئله بایستی مقدمه نوشته شود. به این معنی نه که تیتر «مقدمه» زده شود، برای متوجه شدن به صورت ساختارمند و شسته رفته به این صورت گفته می­شود که، مقدمه ورود بحث محقق برای بیان مسئله می­باشد و به نوعی ویترین کار نویسنده می­باشد. بایستی سعی شود که مقدمه جذاب نوشته شود که مخاطب راغب به خواندن ادامه بیان مسئله گردد. معمولاً توصیه می­شود که در مقدمه (یک یا دو پاراگراف اول بیان مسئله)، دست به قلم شدن محقق را طلب می­کند. اگر با رفرنس بود اشکالی ندارد ولی بهتر است که محقق خود مطالب را بنویسد.

جنبه نظری بیان مسئله

قسمت دوم بیان مسئله که به «جنبه نظری بیان مسئله» شناخته می­شود، محقق باید با توجه به منابع، ادبیات، پیشینه و با رفرنس­های متعدد و متنوع، خلاء نظری را در مسئله خود باز کند که بهتر است بین دو تا سه پاراگراف نوشته شود.

جنبه عملی بیان مسئله

نهایتاً بخش سوم که با نام «جنبه عملی بیان مسئله» گفته می­شود، که در این قسمت باید با توجه به آمار، ارقام، جداول، اعداد، نمودار و حتی مصادیق، محقق باید آن مسئله ­ای که در قلمرو پژوهش، در جامعه پژوهش، در جامعه آماری­اش یا در Contextی که دارد روی آن کار می­کند؛ به عنوان مثال: بررسی تاثیر سرمایه روانشناختی بر سلامت روانی پرستاران بیمارستان­ها شهر تهران؛ محقق باید ذکر کند که سلامت روانی پرستاران بیمارستان­های شهر تهران به این صورت است، اینقدر درصد کاهش پیدا کرده و … که مستند باشد و در حد دو تا سه پاراگراف می­باشد. معمولاً آخرین خط بیان یک مسئله سعی شود که حتماً به صورت سؤالی نوشته شود؛ به عنوان مثال: بنابراین مسئله اصلی پژوهش آن است که آیا سرمایه روانشناختی بر سلامت روانی پرستاران بیمارستان­های شهر تهران تاثیرگذار است؟ یا مسئله اصلی تحقیق آن است که عوامل بازدارنده اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری کدامند؟ پس حتماً با جمله سؤالی بیان مسئله خاتمه پیدا کند.

یک نکته مهم در بیان مسئله، خواهشاً، اینکه هر دفعه مثلاً تاثیر سرمایه روانشناختی بر روی سلامت روانی یا عوامل بازدارنده اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری هزار بار تکرار نشود. از نوشتن متن محاوره ­ای و عامیانه پرهیز شود و سعی شود که آکادمیک نوشته شود.

نکته دیگر اینکه خواهشاً، پس از نوشتن بیان مسئله یک بار توسط محقق خوانده شود و ببیند که آیا چیزی متوجه می­شود و لذت می­برد، گریه می­کنید، خنده می­کنید و اینکه چه حس و حالی به شما دست می­دهد و یا اینکه حس غرور و افتخار به شما دست می­دهد.

نکته دیگری که در نوشتن بیان مسئله وجود دارد، یک سری نکات گفته می­شود که این­ها صرفاً در مورد بیان مسئله نیست، یعنی چه در مورد بیان مسئله، چه مرور ادبیات، چه کل پایان­نامه. این نکات نکات خیلی مهمی هستند و قبل آن یک نکته دیگر گفته می­شود و بعد آنها ذکر خواهد شد.

اهمیت و ضرورت پژوهش از بعد نظری

معمولاً در پروپوزال­های (Proposal) دکتری این است که شما بعد از تیتر بیان مسئله، تیتری با عنوان «اهمیت و ضرورت پژوهش از بُعد نظری»، یک تیتر تحت عنوان «اهمیت و ضرورت پژوهش از بُعد کاربردی» و یک تیتر با عنوان «اهمیت و ضرورت پژوهش از بُعد قانونی و برنامه ­ای» دارید. که معمولاً من در کلاس­ها این دو قسمت اول را خیلی تاکید می­کنم و به دانشجویانی که با من پایان­نامه بر می­دارند می­گویم که قسمت «اهمیت و ضرورت پژوهش از بُعد نظری و بعد کاربردی» باید حتماً غنی نوشته شود. اگر تیتر «اهمیت و ضرورت پژوهش از بُعد قانونی و برنامه­ای» نوشته نشود هم خیلی حساس نیستم. حالا این دو تیتر «اهمیت و ضرورت پژوهش از بُعد نظری و کاربردی» چی هستند؟ این دو تیتر تقریباً می­شود گفت که «اهمیت و ضرورت پژوهش از بُعد نظری» معادل جنبه نظری مسئله هست و «اهمیت و ضرورت پژوهش از بُعد کاربردی» معادل جنبه عملی بیان مسئله است. این دو تیتر با دو بخش بیان مسئله خیلی تفاوت زیادی ندارند. تنها تمایزی که می­توان بین اینها قائل شد این است که جنبه نظری بیان مسئله محقق بیشتر دارید در مورد خلاء نظری مسئله تأکید می­کنید و مسئله را باز می­کند، اما اهمیت و ضرورت پژوهش از بُعد نظری، محقق مهم بودن و ضرورت داشتن انتخاب این موضوع را از حیث نظری و تئوریک بیان می­کند. یعنی با توجه به منابع و رفرنس­ها گفته می­شود که مثلاً بحث اجرای خط مشی یک بحث مهمی است. مثلاً مهمترین مرحله فرآیند خط مشی گذاری، اجرا می­باشد. چرا؟ چون اگر اجرا نشود کل خط مشی­ای که تدوین شده است به درد نمی­خورد و … با ذکر منابع متعدد. پس در حقیقت اهمیت و ضرورت پژوهش از بُعد نظری باید محقق بیان کند که از حیث تئوریک با رفرنس و منابع، چرا این موضوع، موضوع مهمی است که انتخاب شده است و ضرورت داشته است که محقق آن را انتخاب کند. اما اهمیت و ضرورت پژوهش از بُعد کاربردی چیزی شبیه جنبه عملی بیان مسئله است. محقق بایستی بیان نماید که چه ضرورتی وجود داشته است که این موضوع را در این جامعه بررسی کند. چرا بحث سرمایه روانشناختی بر روی سلامت روانی، در بحث بیمارستان­های شهر تهران و چرا بر روی پرستاران بررسی می­شود؟ مثلاً باید گفته شود که پرستاری یکی از شغل­هایی است که فرسودگی خیلی بالایی دارد و معمولاً در معرض افزایش استرس قرار می­گیرند و روی سلامت روانی آنها اثر می­گذارد و … به همین خاطر بر روی پرستارهای شهر تهران بررسی شده است. شهر تهران هم مثلاً پرجمعیت­تر است و … یا مثلاً چرا شما عوامل بازدارنده اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری را بررسی کرده­اید؟ به این دلیل که قانون مدیریت خدمات کشوری یکی از قوانینی است که مثلاً N درصد از افرادی که در سازمان­های بخش دولتی کار می­کنند را شامل می­شود و با آن سروکار دارند و …، بخش دولتی ایران به این صورت است و این مشکلات را دارد و … .

بعد کاربردی بیان مسئله

پس اهمیت و ضرورت پژوهش از بُعد کاربردی چیزی شبیه جنبه عملی بیان مسئله است. بعضی از دانشجویانی که خیلی تمایز این دو گروه را متوجه نمی­شوند، به دانشجویان گفته می­شود که فرقی ندارد، شما حساب کنید که در قسمت جنبه عملی و نظری بیان مسئله در کل باید بین چهار تا شش پاراگراف نوشته شود، شما باید هشت تا دوازده پاراگراف بنویسید، چهار تا شش پاراگراف را برای بحث اهمیت و ضرورت پژوهش از بُعد نظری و کاربردی در نظر گرفته شود. پس نکته­ای که می­خواهم تاکید کنم این است که بعد از تیتر بیان مسئله، تیتر اهمیت و ضرورت پژوهش از بُعد نظری و معمولاً اهمیت و ضرورت پژوهش از بُعد کاربردی هم در دل بیان مسئله ذکر می­شود و ما تیتر جداگانه­ای در کتاب­های روش تحقیق نداریم در این دوازده مرحله­ای که عرض شد. بعد از مرحله انتخاب موضوع، بیان مسئله است، بعد از آن، جستوجوی پیشینه یا مرور ادبیات است. یعنی معمولاً این دو تیتر اهمیت و ضرورت پژوهش از بُعد نظری و کاربردی در دل بیان مسئله مطرح می­شود.

نقطه گذاری در نوشتن پروپوزال و رساله دکتری

هر مطلبی که نوشته می­شود و با «است» یا «می ­باشد» تمام می­شود، تمام علائم مانند نقطه، ویرگول، کاما، پرانتز، خط تیره، underline و … باید حتماً توجه داشت که نقطه یا ویرگول یا هر چیزی به فعل یا کلمه می­چسبد و بعد از آن علامت اختصاری نقطه، ویرگول یا … یک space یا خط فاصله وجود دارد و بعد از آن کلمه بعدی می­آید. مثلاً اگر نوشته شده باشد «را می­شود» و جمله تمام می­شود بالافاصله نقطه و بعد از نقطه space می­آید. این موضوع بسیار مهم است و دقت شود اول space و بعد نقطه اتفاق نیفتد و یا space بعد از نقطه جا بیفتد. این قاعده کلی برای تمام علائم اختصاری نقطه، ویرگول، پرانتز، خط فاصله، ممیز و یا هر علامت دیگری است که باید به کلمه قبلی بلافاصله چسبیده باشد و space بین آن­ها نباشد و با کلمه بعدی باید یک space فاصله داشته باشد.

هنگامی که پرانتز باز می­شود و درون آن جمله­ای نوشته شده و پرانتز بسته می­شود، درون پرانتز، حتماً بعد از پرانتز بلافاصله کلمه نوشته می­شود و برای کلمه­ی آخر پرانتز بلافاصله بسته می­شود.

منبع دهی در پروپوزال دکتری

برای نوشتن منابع در بیان مسأله، در اهمیت و ضرورت پژوهش از بعد نظری، کاربردی و یا جاهای دیگر، نکته ­ای که بسیار مهم است این است که روش­های مختلف منبع ­دهی وجود دارد، به عنوان مثال شیوه MLA یا Modern Language Association انجمن زبان شناسی مدرن، یا شیوه شیکاگو، یا شیوه هاروارد، یا شیوه APA. در ایران معمولاً شیوه APA خیلی متداول است American Psychology Association انجمن روانشناسی آمریکا. شیوه منبع ­دهی درون متنی و پایان متنی APA در گوگل قابل دانلود است که ورژن­های مختلفی دارد و آخرین ورژن آن ۲۰۱۹، ۲۰۱۸ یا ۲۰۱۷ است. نوشتن مثلاً بیان مسأله منبع ­دهی دورن متنی و پایان متنی در قسمت مراجع و رفرنس­ها هر کدام به یک صورت است. اگر یک نویسنده باشد یک جور است و اگر دو نویسنده باشد جور دیگری است و برای بیش از دو نویسنده هم متفاوت است. اگر کتاب باشد یا اینکه مقاله، سایت یا روزنامه باشد هم متفاوت است. همه این موارد در شیوه نامه APA که در گوگل قابل دانلود است وجود دارد که برای یک نوسنده چگونه منبع­دهی درون متنی و پایان­متنی داده شود، برای دو نویسنده چگونه، کتاب یا مقاله باشد چگونه خواهد بود، همه این­ها مثال هم دارد.

اجتناب از سرقت علمی در منبع دهی پروپوزال دکتری

فرض کنید که مطلبی از کتاب یا مقاله شخصی برداشته شود و عین آن نوشته شود و به نویسنده رفرنس داده شود، این کار عین دزدی و سرقت محسوب می­شود. محقق مجاز نیست که مطلبی عیناً از رفرنسی بردارد و دقیقاً همان مطلب نوشته شود. باید مطلب مورد نظر به قلم و زبان خود محقق reword و بازنویسی شود و بعد از آن به نویسنده، رفرنس داده شود به این معنی که برداشت از مطلب مورد نظر نوشته شود و رفرنس داده شود. در صورتی که باید عین مطلبی نوشته شود، امکان پذیر هست اما باید داخل گیومه باشد یعنی نقل قول مستقیم باشد مانند آن چیزی که معمولاً در کتاب­ها وجود دارد و به عنوان نقل مستقیم می ­آید و تو رفتگی آن نسبت به سایر نوشته بیشتر است. اما با اینکه این کار ممکن است، اما بیش از یک حدی نقل قول مستقیم مجاز نیست. به عنوان مثال در یک پایان نامه ۴ یا ۵ بار می­توان آن کار را کرد، آن هم نه در بیان مساله و بیان ضرورت نظری و کاربردی، بیشتر در قسمت مرور ادبیات این ۴ یا ۵ نقل قول مستقیم مجاز است. کلاً هرچقدر از این کار استفاده نشود بهتر است.

اگر به کتابی مراجعه می­شود و آن کتاب مطلبی از مثلاً وبر دارد، آیا می­شود از وبر استفاده کرد و به نویسنده کتاب اشاره نکرد؟ خیر، این کار هم غیر علمی است. باید در وهله اول باید متن خود وبر از کتاب یا مقاله پیدا شود و به قلم خود بازنویسی شود و به وبر رفرنس داده شود. چنانچه به هر دلیلی به نوشته وبر دسترسی نباشد باید به نویسنده کتاب رفرنس داده شود و نوشته شود وبر به نقل از روستا (نویسنده کتاب).

هنگام نوشتن بیان مسأله و یا مرور ادبیات و یا اهمیت و ضرورت از بعد نظری و کاربردی و یا هر مطلبی در کل پایان­ نامه دکتری، در یک پاراگراف بیشتر نمی­توان از یک رفرنس به صورت متوالی استفاده کرد، به این معنی که دو پاراگراف متوالی از یک منبع به صورت متوالی استفاده شود، این کار سرقت علمی محسوب می­شود. نهایتاً در یک پاراگراف می­توان از یک رفرنس استفاده کرد. چنانچه در یک پاراگراف به عنوان مثال از روستا منبع ذکر شد و پاراگراف جعفریان باشد و پاراگراف سوم دوباره به روستا رفرنس داده شود اشکالی ندارد اما این گونه هم نباشد که مثلاً سه صفحه از نویسنده ای نوشته شود و وسط آن یکی یا دو تا رفرنس گذاشته شود که مشخص نباشد این هم که سرقت علمی محسوب می­شود.

قاعده بالا مبنی بر اینکه هر پارگراف نهایتاً یک رفرنس، حتی توصیه می­شود در یک پاراگراف از یک رفرنس استفاده نشود و در خود یک پاراگراف از چندین منبع استفاده شود که نشان می­دهد کار حرفه­ای­تری انجام شده است.

در نحوه نگارش پایان­نامه گفته می­شود که خط اول پاراگراف باید معنای کل پاراگراف را برساند که نشان از حرفه­ای نوشته شدن دارد.

در یک صفحه مثلاً صفحه A4 که ۲۵ یا ۲۶ خط است نمی­تواند کل صفحه یک پارگراف باشد و این کار غیر علمی است. باید هر صفحه حداقل دو یا سه پاراگراف و حداکثر پنج پاراگراف باشد. این نکته در نوشتن بسیار مهم است و باید خیلی به آن توجه شود.

این نکات حتماً باید مد نظر قرار گیرد. برای نوشتن بیان مسأله و اهمیت و ضرورت پژوهش از بعد نظری و کاربردی دو مقاله به عنوان نمونه معرفی می­شود که به صورت الگو می­تواند مورد استفاده قرار گیرد. اولاً در مقاله، تیتر اهمیت و ضرورت پژوهش از بعد نظری و کاربردی وجود ندارد و همه در دل مقدمه ذکر می­شود. مقدمه مقاله حکم همان بیان مسئله به انضمام اهمیت ضرورت پژوهش از بعد نظری و کاربردی را دارد و یا حکم بیان مسئله به تنهایی را دارد.

4.4/5 - (31 امتیاز)